روز نوشته ی اول من

خانه » مقالات » روز نوشته ی اول من

مدتی است که  در فکر این بودم که  نکات گوناگونی را که در طول روز با آن ها مواجه هستم و یاد می گیرم را اینجا با شما به اشتراک بگذارم به دنبال روشی بودم که بتوانم با استفاده از آن به صورت بهتر و موثرتری این کار را انجام دهم که سرانجام تصمیم گرفتم این کار را در قالب روزنوشته ها انجام دهم.

اغلب مباحث سایت به صورت تخصصی به بررسی و ارائه راه حل در زمینه ی افزایش اعتماد به نفس و مدیریت زمان و بهبود فردی می پردازد، برای همین جای خالی مطالب بسیار زیادی را در سایت احساس می شد، کلی کمپین بود که در اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی آن ها را اجرا می کردیم، از استوری های روزانه در اینستاگرام بگیر تا ارسال فایل های صوتی که در رفت و آمد داخل تاکسی و ترافیک ضبط می کردم. این مطالب به دست بسیاری از افرادی که عضو شبکه های اجتماعی ما نبودند نمی رسید برای همین “روز نوشته ها” متولد شد.

 

روزنوشته ها چه هستند؟

در روز نوشته ها از هر  موضوعی که به نوعی به پیشرفت فردی و بهبود کیفیت زندگی ارتباط دارد می پردازیم. از موضوعات مالی و هوش مالی و تند خوانی و ارتباطات تا پشت کار و افزایش اعتماد به نفس.

ویژگی روزنوشته ها:

در روزنوشته ها لحن نوشته ها نسبت به مقالات صمیمی تر است. 

در روزنوشته ها می توان راحت تر مباحثی که نمی توان در قالب سایت مطرح کرد را بیان کرد.

در روزنوشته ها به موضوعات جزئ تری می پردازیم 

در روزنوشته ها بیشتر از خودم می نویسم

 

خوب روز نوشته ی اول را شروع کنیم. 

 

برای رسیدن به اهدافت چی کار می کنی؟

در حال رانندگی بودم که ترافیک سنگین ناگهان  با صدای آهنگی  آرام بخش که حالتی مانند خلصه  به من دست داد، سوالی در این حال برایم ایجاد شد که واقعا فکرم را مشغول کرد، همان آهنگ را دوباره تکرار کردم که فکرم پراکنده نشود. 

 

سوال خیلی مهم من این بود:

چه چیزی را از ته دلت می خواهی؟ یا الان که بهتر فکر می کنم می بینم سوال این است :

برای چه هدفی جاضری با تمام وجود اقدام کنی و تمام کارهای مربوط به آن را انجام دهی؟

وقتی دقیق تر فکر کردم، مثال های زیادی به ذهنم رسید، افرادی که اغلب به خواسته های خودشان دست پیدا می کنند با خودشان گشفاف هشتند.اصلا انگار نوع هدف گذاری آن ها با بقیه فرق می کند.

می گویند من این ماشین، این خانه، این مدرک، این تفریح را می خواهم و برای رسیده به آن تمام تلاش خودشان می کنند.

 

مهم نیست که فرد خیلی موفقی باشی و پله های ساختمان موفقیت را یکی پس از دیگری فتح کرده باشی، این تجربه ها برای همه ی ما آشناست، تجربه هایی که باعث می شه ما شفاف تر بشیم. 

فقط کافیه به گذشته ات دقت کنی، این که چه هدف هایی رو با تمام وجود می خواستی و براشون با تمام وجود تلاش می کردی، تازه متوجه می شی که چه حس خوبی داشتی زمانی که برای رسیدن به خواسته ات با تمام وجود تلاش می کردی.

می خواستی یه ورزشی رو شروع کنی، با تمام وجود توی اون ورزش غرق بودی یا این که می خواستی مهارتی رو یاد بگیری خودت رو وقف اون مهارت کرده بودی.

منظورم از وقف تلاش و یادگیری کردن برای رسیده به هدفت این نیست که تمام طول روزت رو به انجام اون کار می گذروندی، بلکه منظورم اینه که برای رسیدن به اون مهارت و هدفت، هر کاری لازم بود انجام می دادی و مدام به اون فکر می کردی و براش هر روز یه کاری انجام می دادی، خلاصه تر بگم:

آلوده اش بودی، دچارش بودی

اگر الان کمی سردرگم هستیف فط کافیه بشینیو فکر کنی که چه چیزی رو از ته دل می خوای و حاضری برای رسیدن به اون تمام تلاشت و کارهایی که لازمه رو انجام بدی؟، بعد کم کم وقتی وارد مسیر می شی جالت بهتر و بهتر می شه 

تا حالا برای رسیدن به چه هدفی با تمام وجودت تلاش کردی؟ 

اگر دوست داشتی تجربه ات رو اینجا با ما به اشتراگ بذار

1/5 - (1 امتیاز)

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *