چه درد خوبی

خانه » مقالات » چه درد خوبی

چه درد خوبی

عنوان این روز نوشته یکی از عنوان های جالبی است که می خواهم در مورد آن بنویسم. درد خوب، احتمالا با خودتان فکر کنید که درد هم مگر خوب می شود؟ اصل مگر می شود درد کشید و خوب بود؟

رولف دوبلی در کتاب هنر شفاف اندیشیدن، یکی از فصل های کتاب را به درد خود اختصاص داده است. او در یکی از داستان های این فصل، داستان سربازی به نام جان را تعریف می کند.

جان سرباز ارتش آمریکا است، سربازی که به تازگی دوره ی چتربازی خودش را به پایان رسانده است و منتظر است تا افسر مافوقش بیاید و سنجاق سینه ی معروف را به نشان به پایان رساندن این دوره به او وصل کند، سرانجام و قتی که افسر ما فوق جان سنجاق را به سینه ی جان وصل می کند، آن قدر سنجاق را فشار می دهد تا سینه ی جان را زخم می کند.

 

سال های بعد جان تمام لوازمی را که مربوط به دوره ی خدمت او در ارتش بود، را دور انداخته است بجز همان سنجاق سینه که در قاب آن را نگه داری می کرد.

جان در هر جمعی که ممکن بود پیرهن خود را کنار می زد و زخم سینه ی خودش را نشان می داد و احتمالا کلی هم پز می داد که برای دریافت این نشان ک زخمی بر روی بدنش به یادگار گذاشته است جقدر زحمت کشیده است.

این مورد یکی از خطاهای شناختی ما انسان ها است. برای مثال اغلب افراد برای وسایلی که خودشان درست کرده اند ارزش بیشتری قائل هستند، مثلا یک کلاه یا جوراب دست باف برای آن ها ارزشمند تر از کاپشن چند صد هزار تومانی شان است. یا این که با تکه های اضافی تخته ای که از انباری بیرون آورده اند یک میز می سازند و ارزش ذهنی این میز دست ساز برایشان از مبل چند میلیون تومانی شان بالاتر است.

شاید بگویید این که برای وسایل دست ساز و ساخته ی خودمان ارزش بالاتری قائل باشیم طبیعی است. اما این اتفاق در سراسر زندگی ما جاری است.

خلاصه ی این خطای ذهنی می گوید که هر چقدر برای به دست آوردن چیزی بیش تر تلاش کنیم آن را با ارزش تر می پنداریم

برای مثال در زمانی نه چندان دور حدود 15 سال پیش که تب کنکور در ایران بسیار داغ بود و قبول شدن در رشته ی مورد نظرمان در دانشگاه مورد نظرمان بسیار سخت بود، وقتی دانشجو وارد دانشگاه می شد بیشتر قدر دانشگاه را می دانست.

افرادی هم که برای عضویت در سازمان های مختلف سختی بیشتری را تحمل می کنند آن را دستاوردی بسیار مهم می پندارند.

مثلا مدیر یکی از سایت های بزرگ ایران را می شناسم که سایت را خودش از ابتدا نوشته است و تمام صفحات و کدها را خودش نوشته است، وقتی با او در مورد ایرادات در قسمت فنی و سئو سایت صحبت می کردیم، تمام اطلاعات و شواهد بر این بود که باید معماری و کد نویسی سایت تغییر کند، اما این عزیز به خاطر این که تمام کدها را خودش نوشته بود نمی توانست از آن دل بکند، برای همین الان مدت یک سال است که سایت در همان جایگاه قبلی خود باقی مانده و هیچ پیشرفتی نکرده است.

 

هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر برای نوشتن یک رمان 5 سال زمان صرف کردید و رمان شما را ناشر ها منتشر نکردند، بعد از انتشار رمان شما پرفروش ترین رمان کشور شود، شاید اصلا این رمان نباید چاپ می شد. البته باید حواسمان باشد که برای رسیدن به اهداف و خواسته های خودمان تلاش کافی را انجام دهیم اما در دام خطای “توجیه تلاش” هم نیفتیم.

 

برای دیدن لیست کتاب های روانشناسی و موفقیت که در سایت معرفی کرده ایم می توانید روی لینک زیر کنید:

[box type=”info” fontsize=”20px;”]بهترین کتاب های روانشناسی و موفقیت دنیا کدام اند؟ [/box] 

 

1/5 - (1 امتیاز)

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *