در مقالات گذشته مطالبی را در زمینهٔ ی اعتمادبهنفس بیان کردیم که اعتمادبهنفس چیست
و دیدگاههای اشتباه درزمینهٔ ی اعتمادبهنفس را با یکدیگر بررسی کردیم.
می توانید مقاله ی اعتماد به نفس چیست را از لینک زیر مشاهده نمایید:
مقاله اعتماد به نفس چیست را مشاهده کنید
امروز میخواهیم به بررسی دیدگاه قدرتمندی بپردازیم که اعتمادبهنفس شمارا در هر زمینهای
که میخواهید بالا میبرد.
منبع اصلی اعتمادبهنفس این نیست که شما در چه زمینههایی خوب عمل میکنید یا
چه تواناییهایی دارید، اگر میخواهید به منبع قدرتمند اعتمادبهنفس وصل شوید باید
این دیدگاه را جایگزین دیدگاههای قبلی خود بکنید.
دیدگاه طلایی:
اعتمادبهنفس واقعی بر خواسته از این حقیقت است که میدانم اگر هدفی را برای خودم تعیین کنم
و تصمیم به انجام کاری بگیرم،حتماً آن را انجام خواهم داد”
اعتمادبهنفس شما نباید برگرفته از هوش بالای شما،زیبایی ظاهری،ثروت و جایگاه شما باشد
این موارد به شما احساس اعتمادبهنفس میدهند اما همانطور که در مقالهی قبل بیان کردیم
اینگونه دیدگاهها دارای محدودیتهایی هستند و شما در موقعیتهای محدودی احساس
اعتمادبهنفس میکنید.
با دیدگاه قدیمی اعتمادبهنفس اگر شخصی را ببینید که از شما باهوشتر است
اعتمادبهنفستان از بین میرود،اگر شخصی را ببینید که از شما زیباتر است اعتمادبهنفستان
از بین میرود،اگر شخصی را ببینید که از شما پولدارتر است احساس ضعف میکنید
اما منبع اصلی اعتمادبهنفس بیان میکند که :
اعتمادبهنفس من بر این اساس است که اگر لازم است کاری را انجام دهم یا مهارت جدیدی
کسب کنم یا کسبوکار جدیدی راه بیندازم یا کتابی بنویسم حتماً هرچقدر لازم باشد مطالعه
میکنم،تحقیق میکنم،به تمرین و جستجو میپردازم،و هر آنچه برای رسیدن به اهدافم لازم
است را میآموزم.
در دیدگاه جدید اعتمادبهنفس اگر قرار باشد کتابی بنویسید نباید بترسید که تابهحال کتابی
ننوشتهاید و تجربهای ندارید بلکه باید :
پشت میز کار خود بنشینید و هرچقدر لازم شده بنویسید و از دیگران نظر بخواهید، اگر نوشتهی
شمارا پسند نکردند،آن را مچاله کرده و در سطل آشغال بی اندازید و دوباره بنویسید اگر بازهم
خوب ننوشتید بنشینید و گریه کنید و کاغذ خود را مچاله کرده و در سطل اشغال بی اندازید اما
این حقیقت را در وجود خودباور دارید که هرچقدر لازم باشد مینویسم و مچاله میکنم تا به
خواستهی خودم برسم،هرچقدر زمان نیاز باشد صرف نوشتن میکنم،در کلاسهای نویسندگی
شرکت میکنم،کتابهای بیشتری میخوانم،چون می منی خواهم به هدفم برسم و برای رسیدن
به آن تلاشم را میکنم و آنقدر بنویسید تا موفق شوید.
اعتمادبهنفس حقیقی بر خواسته از تمایلات و عزم و ارادهی شماست و به نتیجه بستگی ندارد
باید فردی شوید که به “خواست” و “تمایل” خودتان اعتماد کنید.
با خود بگویید:
اگر قرار است کاری را انجام دهم هرچقدر وقت لازم باشد صرف میکنم،هرچقدر تلاش لازم باشد
دریغ نمیکنم،بارها و بارها تلاش خواهم کرد،ممکن است در این راه اشتباهاتی مرتکب شوم،از
اشتباهات خود درس میگیرم و به کار کردن خود ادامه میدهم و تحت هیچ شرایطی دست از کار
نمیکشم تا آنجا که هنگام انجام کار احساس خوبی داشته باشم
باید عزم و ارادهی خاصی را در وجود خود پرورش دهید تا به هر چیزی که در زندگی لازم دارید
برسید در ابتدای انجام کارها همیشه اشتباهاتی وجود دارند
ممکن است اشتباهات احمقانهای را مرتکب شوید اما،اما،چنانچه جا نزنید و به راه خود ادامه
دهید و این اعتمادبهنفس را داشته باشید که بدون شک اوضاع بهتر خواهد شد و توانایی شما
بالاتر خواهد رفت، حتماً موفق خواهید شد.
خیلی از ما منتظر هستیم که تواناییمان در کاری به حد بالایی برسد و سپس دست به انجام آن
کار بزنیم اما این دیدگاه بسیار اشتباه است این دیدگاه باعث میشود شما در عوض انجام دادن
کارهای حدیدی که شمارا به اهدافتان نزدیک میکند و احتمال موفقیت شمارا بالا میبرد فقط به
کارهای قبلیتان را علا رقم خستهکننده و تکراری بودنشان انجام دهید و در آخر از خود بپرسید:
چرا بهجایی نمیرسم ؟
جواب سؤال بسیار آسان است،چون کارها و مهارتهای جدید را دنبال نمیکنید
به عبارت بهتر جرئت و جسارت شروع یک کار یا یادگیری یک مهارت جدید را ندارید جملهی
طلایی زیر را به خاطر بسپارید:
“اگر میخواهید موفق باشید باید کاری انجام دهید،و حتماً هنگام انجام کار دچار اشتباهاتی میشوید،
هر کس موفق شده و بهجایی رسیده که از جایگاهش راضی است،روزی جایی بوده که از آن ناراضی
بوده و دست به اقدامی شجاعانه زده است”
جملهی معروف برایان ترسی را به خاطر بسپارید:
“هر کس امروز جزو ده درصد موفق کاری است،روزی جزو ۱۰ درصد پایین آن کار بوده است”.
تمرینات این جلسه که به شما در بالا بردن اعتمادبهنفستان کمک میکند :جواب تمرینات را روی یک
کاغذ یا در صورت امکان در قسمت نظرات همین صفحه بنویسید/
در انجام چه کاری دچار مشکل بوده اید و اعتماد به نفس شروع کار را نداشته اید؟
درحال حاضر چه کاری وجود دارد که از انجام دادن آن می ترسید؟
اگر اعتماد به نفس کافی داشتید چه کاری انجام می دادید؟
در چه کاری احساس ضعف می کردید و حالا با تمرین در آن کار احساس اعتماد به نفس می کنید؟
آیا منبع اصلی اعتماد به نفس را یافته اید؟
سلام در مورد اعتماد بنفس که چه کارهایی را نمیتوانید انجام دهید ؛
من در باشگاه بدنسازی در بین افرادی که تمرین میکنند باسواد تر وحرفه ای تر و دراون منطقه نسبت به هم سن وسالهایم با درامد تر هستم میخوام بگم هر کس این شرایط را میداشت باید از یک اعتماد بنفس بالایی برخوردار میبود ولی برعکس با کوچکترین کارها دستم میاندازند اذیتم میکنند بیشتر اوقات من پیش قدم سلام دادن تعریف کردن از اندام آنها که حتی کمی بزرگنمایی برای روحیه دادن به آنهاست هستم اما برعکس آنها بیشترین تخریب روحیه را نثار من میکنند مثلا با خوشرویی سلام میدهم ولی در چشمانم زل میزنن و به قول امروزی ها ضایعم میکنند باور کنید چند بار خواستم مثل خودشان باشم نتونستم میخوام اشکال کارمو بفهمم این کمبود اعتماد بنفس ریشه تو بچگیم داره ؟
یا در اداره در مقابل رییس و مسئولین همیشه صادق هستم زیر اب نمیزنم اگر از کسی میپرسند نیمه پر لیوان را نگاه میکنم و تعریف همکار را میکنم ولی اونها از من چیز دیگری میخواهند یک بار میگفتند تو باید دروغ گفتن را یاد بگیری یا یکی میگفت چه خبر از آزمایشگاه؟ منظورش این بود که آمار بدهم فک کنم من گفتم امنو امان آخه همه کارها داشت خوب ویش میرفت ولی از ان به بعد دیگه با ناراحتی و یک نگاه سرد با من رفتار میکرد نمیدونم ایراد از منه یا از جامعه که واقعن دنبال چین.
یکی از بچه های فامیل بیچاره وضعیت مالی خوبی نداره ولی زندگیش رو به راهه از راه های کمک خواهر برادراش ولی اعتماد بنفس فوق العاده ای داره در برخورد با بقیه
خیلی دوسداشتم اعتماد بنفس اونو داشتم