چهار مانع بزرگ موفقیت

خانه » مقالات » چهار مانع بزرگ موفقیت

چهار مانع بزرگ موفقیت

در این مقاله به بررسی چهار مانع بزرگ موفقیت از دیدگاه پائولو کوئیلو در کتاب کیمیاگر می پردازیم.

همه ما شهامت رسیدن به رویاهای خودمان و موفقیت را نداریم، چرا؟

چهار مانع بزرگ موفقیت وجود دارد رسیدن به رویاها:

نخستین مانع بزرگ موفقیت

نخست این‌که از همان دوره‌ی بچگی هر  کاری می‌خواهیم انجام دهیم،به ما می‌گویند که محال است بتوانیم موفق شویم.

ما با این ایده بزرگ می‌شویم و همان‌طور که سن مان افزایش می‌یابد،لایه‌های پیش‌داوری منفی،ترس و احساس گناه نیز در روحمان ضخیم‌تر می‌گردد.

تا این‌که زمانی می‌رسد که ندای دلمان چنان در ژرفای روحمان مدفون می‌گردد که دیگر صدایش را نمی‌شنویم.بااین‌حال،هنوز همان‌جا است.

اما اگر این شهامت را داشته باشیم که رویای خود را از اعماق  روحمان بیرون بکشیم،در این صورت با دومین مانع  بر سر راه موفقیت و رسیدن به رویاها روبرو می‌شویم

دومین مانع بزرگ موفقیت و رسیدن به رویاها:

عشق

می‌دانیم می‌خواهیم چه کنیم،اما می‌ترسیم که اگر همه‌چیز را به حال خود رها کنیم تا به دنبال رویای خود برویم،اطرافیانمان برنجند.

این نکته را درک نمی‌کنیم که عشق،فقط یک انگیزه‌ی دیگر است،نه چیزی که مانع پیشروی ما گردد.

نمی‌فهمیم که کسانی که واقعاً خیر ما را می‌خواهند،خواهان خوشبختی ما هستند و آماده‌اند تا در این راه هم‌سفرمان باشند.

آنگاه‌که پذیرفتیم که عشق یک انگیزه است،به سومین مانع می‌رسیم.

 سومین مانع بزرگ موفقیت و رسیدن به رویاها:ترس

ترس از شکست‌هایی که در این راه خواهیم خورد!!!

ترس
ترس-fear

ما که برای رویای خود می‌جنگیم،اگر رویایمان به حقیقت نپیوندد،به‌مراتب بیشتر رنج می‌کشیم،زیرا نمی‌توانیم با توسل به همان بهانه‌ی قدیمی عذر بیاوریم که:

مهم نیست،درهرحال، من که واقعاً خواستار آن نبودم!!

زیرا واقعاً خواستار آن هستیم و می‌دانیم که تمام زندگی‌مان را به‌پای آن ریخته‌ایم و نیز آگاهیم که راه ما به‌سوی ندای دلمان،از تمام راه‌های دیگر ناهموارتر است،با این تفاوت که به این سفر از صمیم جان،دل‌بسته‌ایم.

در این زمان است که ما دلاوران نور باید آماده‌باشیم که در مقابل سختی‌ها و مشکلات بردباری پیشه کنیم و این را بدانیم که تمام کائنات به نفع ما دست‌به‌دست هم داده‌اند،هرچند ممکن است نفهمیم که چطور به مرادمان خواهیم رسید.

من از خودم می‌پرسم:

آیا شکست‌ها ضروری است؟

خوب،شکست چه ضروری باشد،چه نباشد،پیش می‌آید.

ابتدا که برای رسیدن به رویای خود مبارزه را آغاز می‌کنیم،کاملاً بی‌تجربه‌ایم و بارها اشتباه می‌کنیم؛هرچند که رمز هستی این است که هفت بار زمین بخوریم و هشت بار از جا برخیزیم.

مانع بزرگ موفقیت-شکست
موفقیت و شکست های در راه موفقیت

راستی چرا این‌قدر اهمیت دارد که به دنبال ندای دل خود برویم،درحالی‌که می‌دانیم در این راه جز بر رنج خود نمی‌افزاییم؟

زیرا وقتی برشکست ها غلبه کردیم،که همیشه غلبه می‌کنیم، دلمان لبریز از احساس شادی و اطمینان می‌گردد و در اعماق خاموش دل خود می‌دانیم که در حال تلاش برای آشکار ساختن معجزه هستی هستیم.

هرروز و هر ساعتی از عمرمان،بخشی از نبرد خیر است.از آن‌ پس با تولدی دیگر،زندگی را با شور و شوق و لذت از نو آغاز می‌کنیم.

رنج شدید و غیرمنتظره،سریع‌تر از رنجی که ظاهراً قابل‌ تحمل است می‌گذرد.رنج قابل‌ تحمل سال‌ها ادامه می‌یابد و بی‌آنکه متوجه شویم،ذره‌ذره روحمان را می‌خورد،تا این‌که روزی کارمان به‌جایی می‌رسد که دیگر نمی‌توانیم کام خود را از تلخی‌ها تهی کنیم و این تلخی تا پایان عمر در ما و با ما می‌ماند.

زمانی که رویایمان را از ژرفای دل بیرون کشیدیم و آشکار ساختیم،زمانی که از نیروی عشق برای پرورش آن بهره گرفتیم و سال‌ها زندگی با جراحت‌های روحی را پشت سر گذاشتیم،ناگهان متوجه می‌شویم که آنچه همیشه می‌خواستیم،همین‌جاست و انتظارمان را می‌کشد،شاید همین فردا به آن برسیم.

در این هنگام است که مانع چهارم پیش می‌آید:

دومین مانع بزرگ موفقیت و رسیدن به رویاها:

ترس از تحقق رویایی که یک‌عمر به خاطر آن جنگیدیم.

((اسکار وایلد)) شاعر ایرلندی می‌گوید:

“هرکس،قاتل محبوب خویش است”

صِرِفِ امکان دستیابی به رویای خود،روح اشخاص معمولی را به احساس گناه می‌آلاید.

به اطرافیان خود و تمام کسانی که نتوانسته‌اند به هدف‌های خویش برسند می‌نگریم و احساس می‌کنیم که

ما هم لیاقت این را نداریم که به رویای خود برسیم و یادمان می‌رود که در این راه از چه موانعی گذشته‌ایم،چه

رنج‌ها کشیده‌ایم،از چه چیزهایی به‌ناچار دست کشیدیم تا به اینجا برسیم.

من اشخاص بسیاری را می‌شناسم که زمانی رویای دیرینشان در دسترسشان قرار گرفت،با ارتکاب یک

سلسله اشتباه احمقانه،هرگز به هدفشان نریسیدند؛درحالی‌که هدف درست در یک‌قدمی‌شان بود.

این مانع چهارم،خطرناک‌ترین موانع است.زیرا هاله‌ای از زهد دروغین به دور خود پیچیده است:چشم‌پوشی از لذت موفقیت!!!

اما اگر باور کنید که ارزش آنچه را که برای به دست آوردنش این‌همه زحمت‌کشیده‌اید،دارید،در این هنگام است که شما به نیِ خدا تبدیل می‌شوید،به روح جهان کمک می‌کنید و می‌فهمید که چرا در اینجا هستید

((پائولو کوئیلو))

ریودوژانیرو-نوامبر2002

شما چه امتیازی می دهید؟

یک دیدگاه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *