چطور يك مهارت را ياد میگیریم؟
يكي از مهم تواناییهای ما بهعنوان انسان توانايي يادگيری است.تابهحال چند بار برايتان پيش آمد كه بخواهيد مهارت جديدي ياد بگيريد اما از سخت بودن مراحل يادگيري كلافه شدهاید؟
اصلاً تابهحال پيش خودتان فكر کردهاید كه چطور مهارتي مثل رانندگي را ياد گرفتهاید؟
يا چطور دوچرخهسواری را ياد گرفتهاید؟
و مهارتهای بسيار سادهی ديگر مثل راه رفتن.اصلاً تابهحال فكر کردهاید كه چطور راه رفتن ياد گرفتهاید؟ در اين مقاله به شما روشهای يادگيري مهارتهایي را كه میخواهید را آموزش میدهیم.
تمام عادتها و مهارتهای ما از يك مسير عصبي تشکیلشدهاند
مسير عصبي چيست؟
وقتي رفتاري يا عادتي را كسب میکنیم در مغز ما مسير عصبي آن تشكيل میشود
به عبارت سادهتر،شما میخواهید از يك جادهای كه تابهحال عبور نکردهاید،عبور كنيد،شما هيچ آشنايي با مسير نداريد و در اولين بار بسيار حواستان به تابلوهای راهنما است و احتمالاً با سرعت كمي رانندگي میکنید چون با مسير آشنا نيستيد و احتمال میدهید اگر پيچي در جاده بود با سرعت كم راح تر میتوان خودرو را هدايت نمود و مسير را طي كرد.
اما بعدازاین كه چند بار مسير را طي كرديد و بهاصطلاح جاده را مثل كف دستتان بلد شديد با سرعت بيشتري به رانندگي میپردازید.شناختن جاده دقیقاً مانند تشكيل مسير عصبي است
وقتي براي اولين بار تصميم به انجام يك فعاليت میگیرید چون در براي اولين بار است كه میخواهید دست به انجام آن كار بزنيد در مغز شما با اين فعاليت غريبه است و نمیداند چه عکسالعملی بايد بروز دهد بنابراین با کمترین و سختترین حالت مشغول به انجام يك مهارت میشوید
اجازه دهيد با مثال يادگيري دوچرخهسواری مطلب را ادامه دهيم.شما میخواهید براي اولين بار سوار دوچرخهای شويد،هيچ پیشزمینهی ذهنیای از دوچرخهسواری نداريد مغزتان با اين فعاليت غريبه است،بار اول كه سوار دوچرخه میشوید احتمالاً نمیتوانيد بهخوبی دوچرخه را برانيد و زمين میخورید؟
بعد از زمين خوردن چهکاری انجام میدهید؟آيا بیخیال یادگیری دوچرخهسواری میشوید؟احتمالاً خير
وقتي براي اولين بار سوار دوچرخه شديد يك مسير عصبي در مغز شما تشكيل شد كه خيلي کمرنگ،اگر ادامه دهيد و براي بار دوم سوار دوچرخه شويد اين مسير عصبي كمي از قبل قویتر میشود و احتمالاً بتوانيد مدتزمان بيشتري را نسبت به دفعهی قبل روي دوچرخه سپري كنيد،بعدازآن چه اتفاقي آيا دوچرخهسواری ياد میگیرید؟ خير
بايد آنقدر ادامه دهيد و تمرين كنيد و زمين بخوريد تا کمکم مسير عصبي دوچرخهسواری در مغر شما تثبیت شود،اصطلاحاً وقتي يك رفتاري را بسيار زياد انجام میدهم در مغز ما شيار عصبي نسبت به آن رفتار ايجاد میشود كه ديگر نياز به فكر كردن ندارد.
احتمالاً توجه کردهاید كه بعد از مدتي كه از يادگيري دوچرخهسواری میگذرد ديگر آگاهانه دوچرخهسواری نمیکنید و به حفظ تعادلتان فكر نمیکنید،فقط دوچرخهسواری میکنید
اين مثال درزمینهٔ ي رانندگي هم مؤثر است،در اوايل دوران رانندگي با تمام توجه رانندگي میکنید و حواستان به دنده و كلاچ و ترمز است و ششدانگ حواس خود را معطوف رانندگي کردهاید اما بعد از گذشت مدتي ديگر رانندگي برايتان عادي میشود و اصلاً فكر نمیکنید كه چه زماني دنده عوض كنيد يا كلاچ بگيريد،فقط انجام میدهید.
مسير عصبي در بيشتر اعمال و رفتار ما تأثیر دارد،در مورد عصبانيت هم همين تأثیر را دارد،فردي كه مسير عصبي عصبانيت را كامل كرده است ديگر باکم ترين محركي عصبي میشود
حالا چطور از مسير عصبي براي یادگیری يك مهارت استفاده كنيم؟
وقتي میخواهید مهارتي مانند سخنراني در جمع را ياد بگيريد چون در مغز شما هيچ مسير عصبیای وجود ندارد نمیتوانيد بهدرستی آن را درك كنيد پس تصميم میگیرید براي اولين بار مقابل جمعي سخنراني كنيد،احتمالاً اولين بار بسيار مضطرب شده و اشتباهات زيادي میکنید اما در مغز شما يك مسير عصبي کمرنگ تشكيل میشود،
با ادامه دادن و تمرين كردن سخنراني مقابل جمع،در دفعهی دوم اين مسير عصبي كمي پررنگتر از دفعهی قبل میشود،اگر شما بهاندازه كافي به تمرين كردن ادامه دهيد مسير عصبي مناسبي تشكيل میشود و ترستان از سخنراني به مقدار بسيار زادي كاهش مییابد.(اما هميشه مقداري ترس و اضطراب داريد)
حالا كه موضوع مسير عصبي را ياد گرفتيد يك مهارت كه خيلي دوست داريد ياد بگيريد را انتخاب كنيد و شروع به تلاش كردن براي ساخت مسير عصبي مناسب كنيد دقت داشته باشيد كه طبيعي است كه در ابتداي راه شما استرس زيادي را تحملکنید و مهارت نداشته باشيد كار را خراب كنيد اما بهمرور باگذشت زمان و تمرين مسير عصبي شما تکمیل میشود
به خودتان اين حق را بدهيد كه با در اوايل یادگیری يك مهارت جديد اعتماد به نفس پايين اي داشته باشيد حتي كار را خراب كنيد اما به خودتان قول بدهيد تا وقتیکه كار را ياد نگرفتهاید دست از تلاش برندارید و به راه خود ادامه دهيد
يك تكنيك بسيار مؤثر براي كاهش ترس تكنيك تجسم خلاق است كه در مقالات آينده بهصورت دقيق و كامل به تشريح آن میپردازیم اما بهصورت مختصر میشود:
قبل از انجام فعاليت جديد لحظاتي چشمان خود را ببنديد و خود را تجسم كنيد كه در حال انجام آن كار هستيد و خودتان را بسيار موفق و دقيق ببينيد،هرچه وضوح تصويرتان بيشتر باشد احتمال موفقيت شما و اعتماد به نفس تان بيشتر میشود
ممنون خیلی کمک کرد.
با سلام و تشکر از مطلب مفید،
فقط یه سوالی ذهنم رو درگیر کرده، چه کاری برای رسیدن به هدف قبلش نیاز هست.
مثلا برنامه ریزی، اطلاعات لازمه.
میخاستم بدونم دیگه چه چیز هایی نیاز، ممنون اگه جواب منو بدین
سلام آقا مجتبی
برای رسیده به هدف متغیر های مختلفی تاثیر گذار هستند،لطفا سوال خودتون رو یکم واضح تر بیان کنید
سلام
سوال منم همون متغیر ها هست
به عنوان مثال من الان میخام تو یه شغلی شروع به کار کنم ، چه آیتم هایی پایه های اصلی کار من هستن
برای فعالیت در هر حوزه ای،ابتدا باید با اصول اون حرفه و شغل آشنا شد،برای مثال شما می خواهید تبدیل به یک فروشنده ی موفق شوید باید سعی کنید بر چند اصل اشراف داشته باشید
باید بتدا از دانش کافی در زمنه ی کالا و خدمات خود داشته باشید
مهارت بعدی که باید داشته باشید توانایی معرفی محصول خود به بهترین نحو ممکن است
مورد بعدی توانایی ایجاد رابطه با افراد جدید است و سخنرانی و توانایی پیگیری بالا و… از مهم ترین مهارت های یک فروشنده است،باید ابتدا در زمینه ی مورد نظر خود کم بشناسید به چه مهارت ها و ابزاری نیاز دارید و سپس به یادگیری و تمرین کردن و تشکیل مسیر عصبی در آن حوزه بپردازید و آنقدر اعتماد به نفس داشته باشید که خودتان را لایق انجام آن کار بدانید و با تصویر سازی ذهنی خودتان را در حال انجام آن کار ببینید