خلاصه کتاب هنر جنگ

در این قسمت می خواهم کتابی بسیار کم حجم اما بسیار پرمحتوا را به شما معرفی کنم. کتاب هنر جنگ از دسته کتاب هایی است که می توان آن را در یک ساعت مطالعه کرد و با اصول جذاب آن آشنا شد. 

کتاب هنر جنگ

کتاب هنر جنگ نوشته ی سان تزو کتابی قدیمی در زمینه ی آموزش استراتژی های جنگ است

در این کتاب در مورد استراتژی های برای پیروزی در جنگ است. سان تزو یکی از فرماندهان بزرگ جنگ در چین قدیم بوده است.

کتاب در 500 سال قبل از میلاد مسیح در چین نوشته شده است و قدیمی ترین متن موجود در زمینه ی خودش است.

سان تزو  این کتاب را می نویسد و تمام اصول نظامی گری و پیروزی در جنگ را در این کتاب قرار می دهد و آن را تقدیم پادشاه وقت می کند.  

[button color=”blue” size=”big” link=”https://affstat.adro.co/click/8508ea92-dbe1-4868-a611-1a54f06b8533″ icon=”” target=”true” nofollow=”false”]برای خرید کتاب اینجا کلیک کنید[/button]

5 عامل ضروری برای پیروزی در جنگ:

زمانی که ارتش بی قرار و بی اعتماد است مطمئنا مشکلاتی از طریق دشمنان ایجاد می شود و این دقیقا سبب بروز هرج و مرج در ارتش و به صفر رساندن امکان پیروزی خواهد شد.

پنج عامل ضروری برای کسب پیروزی در جنگ:

• کسی جنگ را می برد که بداند چه موقع حمله کند و چه موقع نه.
• کسی جنگ را می برد که بداند چگونه با نیروهای زیردست و بالا دست تعامل و همکاری داشته باشد.
• کسی جنگ را می برد که با تمام نیروهای تحت امر خویش به یک روش صحیح و مهربانانه رفتار کند.
• کسی جنگ را می برد که خود و نیروهایش آماده و منتظر شرایط غیر آماده ی دشمن باشد.
• کسی جنگ را می برد که که توانایی های نظامی دارد و باعث دخالت حکمران و یا پادشاه در جنگ نمی شود.

 

 

اگر به خواندن کتاب های روانشناسی و موفقیت علاقه مند هستید پیشنهاد می کنیم که حتما وارد صفحه ی زیر شوید که از لیست کتاب هایی که معرفی کرده ایم استفاده کنید:

 

معرفی بهترین کتاب های روانشناسی و موفقیت

 

هنوز بعد از گذشت بیش از 25 قرن این اصول کماکان کارایی دارند البته درست است که دیگر در جنگ ها از اسب  و ارابه استفاده نمی شود اما کماکان اصولی مانند شناخت دشمن و توانایی های آن، شناخت منطقه و داشتن برتری های فیزیکی و داشتن جاسوس در سپاه دشمن به نحوی کارایی خاص خودشان را دارند.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید کتاب هنر جنگ را در دانشکده های مدیریت و تبلیغات به دانشجویان به عنوان منبع پیشنهاد می دهند که مطالعه کنند چون تقریبا قوانین مشترکی بین رقابت در بازار و میدان جنگ وجود دارد و مطالعه ی این کتاب دانشجویان را آماده ی حضور در عرصه ی رقابت می کند.

در نامه ای از لرد فیلد مارشال کندهار درمورد کتاب هنر جنگ چنین نوشته شده است:

هنر جنگ به ما می آموزد که  هیچ وقت به احتمال عدم حمله ی دشمن فکر نکنیم، بلکه بایستی همیشه برای حمله آمادگی داشته باشیم و متکی بودن به شانس در زمینه ی حمله نکردن دشمن اشتباه بزرگی است و ما باید موقعیت دفاعی خود را طوری آرایش دهیم که قابل حمله ی دشمن نباشد.

داستان بسیار جالبی در این کتاب وجود دارد که  وقتی کتاب را می خواندم توجه ام را به خود جلب کرد داستان آموزش دادن اصول و فنون نظامی گری به زنان است

 داستان از این قرار است که پادشاه می خواست ببیند که آیا این اصول جنگی بر روی زنان هم کاربرد دارد؟ این سوال را از سان تزو می پرسند و او هم جواب می دهد که بله اصول کاربردی هستند. بنابر این پادشاه تصمیم می گیرد که این اصول را بر روی زنان آزمایش کند و ببیند که آیا آن ها هم می توانند به خوبی مردان اصول جنگی را یاد بگیرند یا خیر؟

قستمی از آزمایش بسیار جالب که از متن کتاب آورده شده است:

بنابر گفته ی سئوما چئن ، سان تزو از ایالت چای بود.  وی با نوشتن این کتاب مورد توجه هولو، پادشاه وو (واقع در شرق مرکزی چین در غرب شانگهای ) قرار گرفت.

پایتخت آن زمان، شهر امروزی ووچانگ بود. در ملاقاتی، پادشاه به سان تزو گفت من سیزده بخش از کتاب تو را به دقت خوانده ام. اما احتمال دارد که مجبور شوم تغییراتی جزئی در آن بدهم.

آزمایش اصول نظامی گری

سان تزو جواب داد شما مختارید. هولو سؤال کرد که آیا می شود این اصول را روی زنان آزمود. جواب مثبت بود. بنابراین ۱۸۰ زن از قصر انتخاب شدند. سان تزو آنها را به دو گروه تقسیم کرد و در رأس هر دسته یکی از زنان محبوب شاه را گمارد.

سپس به آنها دستور داد که نیزه ها را در دست بگیرند و چنین ادامه داد: «من تفاوت بین چپ و راست و عقب و جلو را به شما یاد خواهم داد.» دختران جواب دادند: «بله» سان تزو ادامه داد: «وقتی من می گویم چشمها به جلو، شما باید مستقیما به جلو نگاه کنید. زمانی که می گویم گردش به چپ، شما باید به سمت چپ بچرخید. وقتی که می گویم عقب گرد، باید سریعا در جای خود ۱۸۰ درجه بچرخید…» همان طوری که دستورات تشریح می شد، سان تزو به همه ی آنها یک عدد تبرزین و قمه به منظور شروع تمرین داد.

سپس با صدای طبل دستورات شروع شد: «به راست، راست» اما دختران فقط خندیدند. سان تزو گفت: «اگر دستورات کاملا واضح و شفاف و قابل فهم نیست، اشکال کار از فرمانده است.» سان تزو دوباره شروع کرد و این بار: «به چپ، چپ» که باز هم دختران از خنده ریسه رفتند. سان تزو گفت: «اگر دستورات کاملا السقاف و قابل فهم نیست ژنرال باید شرمنده باشد. اما اگر دستورات واضح و صریح است و سربازان اطاعت نمی کنند تقصير افسران آنها است.» سپس او دستور داد که سر دو سرگروه را قطع کنند.

شاه وو که از بالکن ارک سلطنتی نظاره گر واقعه بود، سریعا پیامی برای سان تزو فرستاد که ما اکنون به توانایی ژنرال برای رهبری گروه ها ایمان آوردیم ولی اگر این دو سوگلی حرم ما کشته شوند ما هم از بین
می رویم و خواهش من این است که آنها را نکشید.

 

اقتدار دستورات

سان تزو جواب داد از آنجا که من به عنوان فرمانده نیروهای نظامی اعلی حضرت انتخاب شده ام و این دستور من دقیقا در راستای اجرای اوامر اعلی حضرت است، لذا نمی توانم قبول کنم و دستور داد سر دو سر گروه را ببرند و دو نفر دیگر را به سرپرستی گروه انتخاب کرد.

وقتی که حکم اجرا شد طبلها برای شروع تمرین مجددا به صدا در آمد و دختران دستورات گردش به راست، گردش به چپ و جلو و عقب، به زمین نشستن و ایستادن را بدون کوچکترین سر و صدایی و به خوبی انجام دادند.

سان تزو پیامی برای شاه فرستاد که اکنون سربازان شما کاملا آموزش دیده اند و در انتظار بازدید شما هستند و هر نوع مأموریتی که شهریار لازم بدانند انجام خواهند داد و اگر به آنها حکم شود که داخل آب و آتش شوند نافرمانی نخواهند کرد. اما شهریار پاسخ داد: «شما تمرین را قطع کنید و به پادگان برگردید. من تمایلی به بازدید از واحد ندارم.»

جواب قاطع سان تزو چنین بود:

«شاه فقط عاشق کلمات است و نمی تواند آنها را به مرحله ی اجرا درآورد.» بعد از این اتفاق بود که هولو مطمئن شد که سان تزو به راحتی می تواند نیروهای نظامی او را رهبری کند و لذا او را به فرماندهی انتخاب کرد.

سان تزو ایالت چائو را فتح کرد و نیروهایش را به سمت پینگ، پایتخت چائو پیش برد. در شمال، او ترس را در ایالت های چای و چین” مستولی کرد و شهرتش را در میان تمام شاهزادگان فئودال ایالتها و شهرها توسعه داد. سان تزو در قدرت و اقتدار شاه سهیم شد. اعتبار این داستان ممکن است کمی مشکوک به نظر برسد اما سان تزو در این مقدمه می خواهد این مطلب را برساند که بعضی وقتها دستور شاه را هم نباید اطاعت کرد.

 

 

 

در جنگ زمانی که قادر به حمله هستیم باید عکس آن را نشان دهیم. وقتی می‌توانیم از نیروهایمان استفاده کنیم باید طوری وانمود کنیم که نمی‌توانیم. وقتی که نزدیک دشمن هستیم باید کاری کنیم که دشمن خیال کند دور هستیم. زمانی که دور هستیم باید خود را نزدیک نشان بدهیم. سپس حمله را آغاز کنیم و دشمن را شکست بدهیم.

زندگی کردن به خرج دشمن

سان تزو در اصل دوم  کتاب توضیح می دهد که هزینه های جنگ بسیار بالا است و روشی که پیشنهاد
می دهد زندگی کردن به خرج دشمن است، یک فرمانده عاقل تلاش می کند تا هزینه ی جنگ را از دشمن به دست بیاورد، برای مثال یک گاری آذوغه از دشمن برابر با 20 گاری پر از آذوغه ی خودی است

اگر 10 ارابه از دشمن به تصرف درآوردید باید از آن ها به نفع خودمان استفاده و بهره برداری کنیم و با سربازان اسیر شده با ملایمت رفتار کنیم چون شاید این امر باعث شود آن ها با سپاه ما همکاری کنند

بگذارید بحث مهم در جنگ فقط پیروزی سریع بر دشمن باشد نه داشتن یک طرح جنگی دراز مدت

سان تزو می گوید: بالاترین هنر در جنگ این است که تمام کشور دشمن را دست نخورده و بیعیب تصرف کنید.

تخریب و انهدام آن سودی ندارد و مزیت عالی در همه ی جنگ ها جنگیدن و پیروز شدن نیست

بلکه بهتر است بتوانی بدون جنگیدن مقاومت دشمن را از بین ببری

اگر شما خود را بشناسید ولیکن دشمن را نشناسید، برای هر پیروزی که به دست می آورید از رنج یک شکست نیز بی بهره بخواهید بود اما اگر نه خود را می شناسید و نه دشمن را، در تمام جنگ ها شکست خواهید خورد.

 

چه کسانی این کتاب هنر جنگ را بخوانند؟

مشخصات کتاب:

این کتاب در 13 فصل کوتاه نوشته شده است و جمعا 128 صفحه در قطع جیبی دارد که اکر بخواهیم آن را تبدیل به کتاب معمولی کنیم شاید کمی بیشتر از 60 صفحه کتاب باشد.

کتاب توسط انتشارات سیته چاپ شده است و قیمت چاپ پنجم ان که درپاییز 97 بوده،15 هزار تومان است.

[button color=”blue” size=”big” link=”https://affstat.adro.co/click/8508ea92-dbe1-4868-a611-1a54f06b8533″ icon=”” target=”true” nofollow=”false”]برای خرید کتاب اینجا کلیک کنید[/button]