یک دلیل مهم کاهش عزت نفس

یکی از دلیل مهم کاهش عزت نفس را خوب بشناسید…

عزت نفس یکی از مهم ترین دارایی های روانی هر فرد است. عزت نفس است که باعث می شود احساس کنیم فرد ارزشمندی هستیم یا فرد بی ارزشی.

این ارزشمندی هم ربطی به موفق بودن یا موفق نبودن ما در جنبه های مختلف زندگی ندارد. یعنی پایین بودن عزت نفس به این ارتباط ندارد که چقدر در شغل خود موفق هستیم یا چقدر پول داریم.

تعریف عزت نفس

[quote bgcolor=”#81d742″]

یک تعریف ساده از عزت نفس این است که ما چقدر برای خودمان فاقد از موفقیت ها و شکست هایمان فارغ از چیزهایی که از دست داده ایم و دستاورد هایمان، ارزش قائل هستیم.

[/quote]

طبق این تعریف:

فردی می تواند بسیار موفق باشد و دستاورد های بیرونی زیادی داشته باشد، یعنی از نظر اجتماع فرد موفقی باشد، شغل عالی و درآمد بالا، تخصص کافی و احترام در محل کار اما این فرد فاقد عزت نفس باشد و خودش را ارزشمند نداند.

در مقابل می توان فردی را در نظر گرفت که علارقم این که شاید درآمد بالایی ندارد و معیار های موفقیت را از لحاظ جامعه ندارد، شاید ظاهرجذاب و بسیار زیبایی هم نداشته باشد اما یک ویژگی بسیار مهم دارد که دداشتن آن بیشتر از داشتن ظاهر زیبا و درآمد بالا ارزش دارد و آن عزت نفس است.

در عزت نفس فرد خودش را باور دارد و برای خودش ارزش قائل است. مبحث مهم عزت نفس بسیار گسترده تر از آن است که بتوان آن را در یک مقاله کامل شرح داد، برای همین تصمیم گرفتیم که در سری مقالات عزت نفس به بررسی عزت نفس و راه کار های افزایش عزت نفس و دلایل و عزت نفس پایین بپردازیم

تفاوت بین باور و حقایق

برای بسیاری از ما پیش آمده  اتفاقاتی در زندگی ما رخ می دهد که به ما احساس خوبی درباره یخودمان می دهد. برای مثال وقتی در یک مهمانی که پر از افراد غریبه است به خوبی سخنرانی کردیم یا در دانشگاه یک کنفرانس عالی را ارائه دادیم.

اما اتفاقی که می افتد این است که این احساس خوب برای ما گذری است و بعدا از چند ساعت یا چند روز این حس خوب از بین می رود و حس بی ارزشی و نارضایتی زندگی ما را فرا می گیرد.

دلیلش چیست ؟

چرا بعد از این که اتفاقات خوبی برایمان رخ داد، باز هم بعد از گذشت مدتی احساس بی ارزشی می کنیم؟ احساس پوچی می کنیم؟

یکی از دلایل این احساس بی ارزشی و کمبود عزت نفس در باور های کودکی ما نهفته است.

البته منظورم از باور در این مقاله باور های منفی است که درباره ی خودمان داریم.

در این قسمت باور ها را بیان می کنیم و یک راه کار برای رهایی از باور های منفی کودکی ارائه خواهیم داد که با استفاده از آن می توانید باور هایتان را در مورد خودتان عوض کنید.

ابتدا باید این مورد را حتما متذکر شوم که باورهای ما جدا از حقیقت هستند. باید یه این مرجله از آگاهی برسیم که باور های ما حقایق زندگی نیستند.

وقتی به این مرحله برسیم با کمی تلاش و ممارست می توانیم باور های خودمان و در ادامه بر اثر گذر زمان زندگی خودمان را نیز تحت تاثیر قرار دهیم.

یکی از عوامل عزت نفس نفس پایین باور های منفی ما در کودکی استف برای مثال باور هایی مثل :

• دیگران همیشه بهتر از من هستند
• من دست و پا چلفتی هستم
• من ارزش هستم
• من بدرد نخور هستم
• من آدم یادگیری فوتبال نیستم
• من ریاضی نمی تونم یاد بگیرم
• و…

ما در کودکی به خودمان برچسب هایی می زنیم یا برچسب هایی را که دیگران به ما می زنند را باور می کنیم و در زندگی خودمان محدودیت می آفرینیم.

برای مثال فردی که باور دارد دیگران همیشه در همه جا بهتر از او هستند، وقتی در یک مهارت یا مثلا یک بازی از دیگرا بهتر است و برنده می شود،ابتدا برای لحظاتی خوشحال است و احساس لذت و ارزشمندی می کند، اما وقتی مدتی می گذرد، ذهن نا خود آگاهش به او می گوید:

چه فاید که تو این بازی را بردی، دیگران همیشه بهتر از تو هستند، بنا براین سریعا یک نفر دیگه می تواند برنده شود و لذت برد را بر کام تو تلخ کند.

 این که همیشه از دیگران پایین تر هستی باعث می شود برای بردن و موفقیت تلاش نکنی و خود را یک بازنده ببینی و مانند آن ها رفتار کنی.

خوب را ه حل چیست؟

یکی از راه های حلی که برای این مورد وجود دارد این است که بدانیم حقیقت با باور های ما تفاوت دارد.

تمرین عالی برای شناسایی باورها:

 قدم اول،همین حالا یکی از باور های منفی  خودتان را در نظر بگیرید، برای مثال شخصی باور دارد که در زمینه ی یادگیری درس ریاضی هیچ استعدادی ندارد.

 قدم دوم، لطفا برای اثبات این باور منفی خودتان سه شاهد و دلیل محکم بیاورید.

برای مثال اگر شخصی باور داشته  باشد که یادگیری ریاضی برایش بسیار سخت و غیر ممکن است، دلایلی که می تواند بیاورد این است که:

هر بار از من سوال ریاضی می شود بلد نیستم

3 بار در امتخان ریاضی مدرسه نمرهی قولی نگرفته ام

همه ی بجه های  کلاس می گویند که من در ریاضی کودن هستم.

قدم سوم: حالا از شما می خواهم برای 3 دقیقه به این فکر کنید که چه جواب ها و دلایلی می توانید بیاورید که این باور را زیر سوال ببرید؟

 می توانید بیشتر فکر کنید  تمام دلایل که این باور را نفی می کنند برای خودتان لیست کنید. مثلا می توانید بنویسید چون همیشه فکر می کردید ریاضی را متوجه نمی شوید هیچ وقت سر کلاس به درستی به درس دادن معلم توجه نمی کردید

برای این که باور کرده بودید استعداد ریاضی ندارید هیچ وقت در خانه تمرینات ریاضی تان را انجام نمی دادید و همیشه در مدرسه از روی ترمینات دیگران جواب را می نوشتید.
برای این که باور داشتید شما در ریاضی خوب نیستید، هیچ وقت قبل از امتحان ریاضی با جان ودل مطالعه نمی کردید و این باعث می شد سوالات به نظر شما بسیار سخت بیایند و نتوانید آن ها را حل کنید و باعث شود که درس را نتوانید پاس کنید.

تا به این جا متوجه شدید باور های ما چقدر بر روی عزت نفس و سراسر زندگی ما تاثیر دارند؟ نکته ی جالبی که وجود دارد این است که می توانید خودتان را در این مسیر قرار دهید و اتفاقات جدید را تجربه کنید تا باور های جدید برای شما ساخته شود.

یک نکته ی مهم : اگر در زمان انجام این تمرینات متوجه شدید که بسیار تمرین کردن برایتان سخت است و انرژی زیادی از شما می گیرد، به شما تبریک می گویم در مسیر درستی قدم گذاشته اید و نگران ابن چالش ها نباشید، شما در حال گسترش فکر و اندیشه تان هستید.

لطفا اگر دوست دارید یکی از باور های محدود کننده ی خودتان را برای ما بنویسید.