اسرار ضمیر ناخودآگاه

 قدرت ذهن نا خودآگاه یا اسرار ضمیر ناخودآگاه را در یک مورد بررسی می کنیم

ضمیر ناخودآگاه چقدر در تغییرات زندگی ما موثر هستند؟

آیا برای شما هم پیش آمده است که تصمیمی می گیرید تا یک عادت را ترک کنید؟

شما هم می خواید سیگار را ترک کنید؟

شما هم می خواهید سحر خیز شوید ؟(پیشنهاد می‌کنیم خلاصه کتاب صبح جادویی را مشاهده کنید)

چرا اراده نمی تواند شما را موفق کند؟

مثالی از قدرت ذهن ناخودآگاه یا ضمیر ناخودآگاه را بررسی می کنیم. اما قبل از آن باید به شناختی از ضمیر ناخودآگاه برسیم؛یعنی باید متوجه شویم که:

 

ضمیرناخود آگاه چیست و چه کاری انجام می دهد؟

زیگموند فروید روانکاوی بود که ذهن انسان را به دو دسته ی هوشیار و ناهوشیار تقسیم کرد. در قسمت هوشیار که شامل تمام افکار و عواطف و احساساتی که از آن ها آگاهی داریم است. اما بخش ناهوشیار یا ناخودآگاه (the unconscious mind) بخشی است که بسیار عمیق است و شامل تمام افکار و تمایلات و آرزو ها و خاطرات که از آن ها اطلاعی نداریم اما کیفیت این افکار بر زندگی روزانه ما و کیفیت زندگی روزانه ی ما  تاثیر دارند. 

به زبان ساده تر بخواهیم بگویم، ما انسان ها دارای دو ضمیر هستیم، یکی آگاه و دیگری ناخودآگاه. مغز انسان و ضمیر انسان مانند کوه یخی بزرگی هستند که فقط بخش کوچکی از آن ضمیر هوشیار سر از آب بیرون آورده و بخش بزرگی از ضمیر ناخودآگه مانند کوه یخ در زیر آب است. 

در واقع ضمیر ناخودآگاه در تمام طول زندگی ما بر رفتار و اعمال ما تاثیر دارد و این تاثیر نامرئی است، اما وجود دارد. ضمیر نا خودآگاه می تواند بر زندگی ما تاثیر مثبت یا منفی بگذارد، میتواند ما را موفق یا ما را سیاه بخت کند. البته باید توجه به این نکته داشت که با پیشرفت علم نمی توان علت سعادت یا شکست فردی را صرفا در ضمیرناخودآگاه او جستجو کرد، اما واقعا ضمیر ناخودآگاه تاثیر گذاری شگرفی بر زندگی تک تک ما دارد. 

 

راه های ارتباط با ضمیر ناخودآگاه و تقویت آن:

 

ارتباط  با ضمیر ناهوشیار(the unconscious mind)از طریق تکرار امکان پذیر است. ضمیر ناخودآگاه به دلیل این که منطقی برخورد نمی کند و دارای  قدرت تحلیل و استدلال نمی باشد می توان هر موردی که می خواهیم را در آن جای دهیم. یکی از راه هایی که می توان ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کرد تکرار کردن اطلاعات است. 

یعنی اگر در اعماق وجود خودمان احساس عدم عزت نفس می کنیم، کافی است که برای مدتی آن قدر با خودمان جملات تاکیدی مانند جمله ی ” من انسان ارزشمندی هستم”  را تکرار کنیم تا این باور در ضمیر ناخودآگاه ما بنشیند و حقیقتا احساس ارزشمندی و عزت نفس کنیم. 

وقتی باوری در ضمیرناخودآگاه ما تولید نشست و به بار نشست، دیگر باید منتظر نتیجه های آن باور باشیم. برای مثال وقتی فردی باور دارد که انسان ارزشمندی است و این باور در ضمیر ناهوشیار او ثبت شده است، از او رفتاری ارزشمند سر میزند و با رفتار و اعمال خود و نوع گفتارش ارزشمند بودن را نشان می دهد. یا عکس این جریان هم وجود دارد که ممکن است فردی آن قدر با خودش تکرار کرده باشد که انسان بی عرضه ای است در ضمیر ناهوشیارش نفوذ کرده باشد و  تبدیل به باور شده باشد و  در هر جایی وارد می شود رفتاری نشان از خود نشان می دهد که دیگران واقعا باور کنند این شخص بی عرضه و دست و پا چلفتی است. برای همین است که بسیار باید مراقب صحبت هایی که با خودمان انجام می دهیم باشیم. 

 

 

 

خوب با هم مثالی را بررسی کنیم: 

شاید کسانی را بشناسید که می خواهند تغییری در زندگی خود به وجود بیاورند،می خواهند عادتی را ترک کنند،مثلا سیگار را ترک کنند.

 آن ها پیش شما می گویند این آخرین نخ سیگاری است که می کشم یا این آخرین باری است که پر خوری می کنم  دیگر تصمیم گرفته ام و اراده کرده ام که این تغییرات را درخودم ایجاد کنم خوب شما می بینید که فرد مورد نظر مصمم است و با تلاش جدیت خاصی کار میکند و تصمیم گرفته دیگر سیگار نکشد و زندگی خودش را تغییر دهد.

 

فرد  با تحمل سختی های زیاد سیگار را ترک می کند اما ممکن است این فرد را بعد از مثلا شش ماه ببینید باز هم مشاهده می کنید که پاکت سیگار را از جیب خود بیرون آورده و سیگار را روشن می کند

شاید برای شما سوال باشد که چرا این فرد این کار را انجام می دهد،او که برای ترک سیگار بسیاری سختی کشید ،بسیار زحمت کشید و با هزار زحمت مقاومت کرد یکی از مهم ترین دلایل شکست این فرد در ناخودآگاه او نهفته است جایی که نقش بسیار زیادی در موفقیت و ناکامی افراد دارد

 ضمیر ناخودآگاه فرد سیگاری با تغییر مقابله کرده، چرا ؟

چون در ذهن ناخودآگاه فرد سیگاری، کشیدن سیگار با یک لذت و خوشی مرتبط شده و سیگار نکشیدن با رنج و سختی گره خورده است و ضمیر ناخودآگه برای فرار از ناخوشی به سیگار کشیدن روی می آورد.

حالا هر چقدر فرد سیگاری اراده کند که سیگار را ترک کند نمی تواند،چرا؟

چون ذهن ناخودآگاه دوست ندارد خوشی خود را از دست بدهد، خوشی برای او کشیدن سیگار است و ترک کردن سیگار همراه با سختی و مشقت است. و متاسفانه وقتی تصمیمی می گیریم که ضمیر ناخودآگاه با آن مخالفت می کند و این عمل تکرار می شود.

هر بار که فرد تصمیم می گیرد کاری را به صورت ارادی و با قدرت اراده ی خود انجام دهد،ذهن ناخودآگاه می داند که این تصمیم با شکست مواجه می شود(چون خودش ضمیر ناخود آگاه آن را به سمت شکست هدایت می کند)، و یک چرخه  منفی برای فرد ایجاد می شود ،ذهن ناخودآگاه می گوید :این بار هم یک اراده کرده کاری کند، نمیداند که بیچاره شکست می خورد، یعنی خواسته ی خود فرد با خواسته ی ضمیر ناخودآگاه ش در تضاد هستند و از آن جایی که قدرت ضمیر ناخودآگاه چندین برابر ضمیر آگاه است، همیشه ضمیر ناهوشیار است که پیروز میدان است.

 

 حالا با هم بررسی هایی انجام می دهیم که این فرد چطور می تواند سیگار کشیدن را ترک کند؟

 

این فرد ابتدا باید زبان ناخودآگاه را یاد بگیرد، زبان ضمیر ناخودآگاه انسان تصویر و سمبل است (در مقاله ای جداگانه به زبان ناخودآگاه و نحوه ی برنامه ریزی آن می پردازیم) فردی که  میخواهد سیگار را ترک کند ابتدا باید دلایلی را که به خاطر آن کشیدن سیگار را شروع کرد پیدا کند.

مثلا ممکن است فردی هر بار که عصبانی می شود برای کم کردن شدت عصبانیت خود سیگار بکشد، باید به این الگو ها دقت کند و آن ها را پیدا کند و حالا باید این فرد وقتی به خوبی دلایل انجام دادن کارهای خودش را پیدا کرد، مشغول انجام تمریناتی شود.

همان طور که گفتیم تصاویر زبان ضمیر ناخودآگاه هستند باید فردی که می خواهد سیگار را ترک کند  آنقدر خود  را در حالی تصور کند که:

هر  بار که عصبی می شود به سمت پاکت سیگار میرود تا آن را بردارد و یک سیگار روشن کند، در ذهن خودش متوقف شود و سیگار را روشن نکند و  پاکت سیگار را کنار می گذارد و به جای سیگار  یک لیوان آب می خورد و از خوردن آب بسیار لذت می برد و همچنین به آرامش هم می رسد، به آرامشی چندین برابر زمانی که سیگار می کشید.

 

اگر این فرد این تصاویر را به مدت 4 تا 6 هفته در ذهن خود تکرار کند بعد از مدتی خود به خود میل به کشیدن سیگار در فرد کم می شود  می توان به آسانی به تغییری پایدار رسید و سیگار کشیدن را ترک کرد.

یادتان باشد برای نفوذ در ناخودآگاه باید تصاویر را با وضوح دید و این دیدن را آنقدر تکرار کرد تا در ضمیر ناخودآگاه نفوذ کرده  بعد از نفوذ به ضمیر ناخودآگاه همه چیز خود به خود شروع به بهتر شدن می کند.

اما این ها نباید باعث شود که شما فکر کنید دیگر ترک سیگار یا انجام هر کاری صرفا با تجسم کردن و دیدن تصاویر در ذهن قابل انجام است و هیچ زحمتی نباید کشید، این موارد کار را آسان می کنند اما یادتان باشد برای رسیدن به هر هدفی باید بهای آن را پرداخت کرد، گاهی بهای رسیدن به هدفی پول است و گاهی پرهیز کردن و مراعات کردن و انجام ندادن کارهایی خاص بهای رسیدن به هدف است. هدف شما هرچه می خواهد باشد، باید بهای رسیدن به آن را پرداخت کنید.

در این مقاله سعی کردیم با زبان ساده به توضیح ضمیرناخودآگاه و کارکرد آن بپردازیم،این نکته را به یادداشته باشید که قدرت ضمیر ناخودآگاه بسیار زیاد است و باید زبان ارتباط با آن را یاد بگیرید تا بتوانید به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کنید.